پاپاراتزی و حق حریم خصوصی
![پاپاراتزی و حق حریم خصوصی](/wp-content/uploads/dicas-de-fotografia/2597/fyc44qmf5i.jpg)
در ابتدای ماه، یکی دیگر از افراد مشهور به دلیل کلیک غیرممکن یک پاپاراتزو دچار مشکل شد. قربانی آن زمان کمدین مارسلو آدنت بود که ازدواجش با کمدین دانی کالابرسا با انتشار عکس هایی از او در حال انجام یک عمل خیانت در رسانه ها به هم خورد.
Adnet او یک چهره شناخته شده، یک فرد مشهور است (اما نه یک فرد عمومی - حتی اگر او بود، او در انجام حرفه خود نبود). لغزش او در خیابان، نزدیک یک بار که در آن با دوستانش در حال تفریح بود، در مرکز شهر ریودوژانیرو رخ داد. بدیهی است که آنچه برای ما در اینجا تجزیه و تحلیل می شود، رفتار بازیگر نیست (اتفاقاً نباید به کسی غیر از کسانی که مستقیماً درگیر آن هستند) باشد، بلکه این واقعیت است که او تصویر و حریم خصوصی خود را در تلویزیون ملی نشان داده است.
سوال مهم این است: آیا پاپاراتزو بدون اجازه طنزنویس حق داشت پرتره او را بگیرد و همچنان امکان انتشار آن را فراهم کند؟
ما می دانیم که کار پاپاراتزی دقیقاً این است: «دزدیدن» افراد مشهور برای فروش به مجلات شایعه پراکنی (مکس لوپس، برزیلی که ده سال است از این طریق در ایالات متحده امرار معاش کرده است، در کتابی که به تازگی توسط iPhoto Editora منتشر شده است، می گوید که زندگی چگونه است). دراماتیک ترین مورد مربوط به پاپاراتزی ها در آگوست 1997 در پاریس رخ داد و منجر به مرگ پرنسس دایانا و دودی آل فاید میلیونر مصری شد.
اما پاپاراتزی ها آنجا هستند زیرا بازاری وجود دارد که پول در می آورد.میلیاردها دلار از درآمد حاصل از کار او، با حمایت عمومی از علاقه مردم به زندگی افراد مشهور. مشکل این است که، طبق قانون، یک فرد مشهور به اندازه شما یا من حق دارد در حفظ حریم خصوصی خود باشد. افتخار، تصویر و حریم خصوصی اینها حقوق شخصیتی است. دو مورد آخر مواردی هستند که در اینجا ما را مورد توجه قرار می دهند.
همچنین ببینید: عکاس عروسی نمونه کارهای جعلی درست می کند و زوج عروس را احمق می کندحق داشتن یک تصویر به شهروندان امکان کنترل استفاده از تصویر خود را می دهد، مانند لذت بردن از بازنمایی ظاهر فردی و متمایز خود، عینی یا انتزاعی. به عبارت دیگر، هم وکالت وفادار و هم «پیشنهاد» مبنی بر این که چنین شخصی است مورد حمایت قانون قرار می گیرد – کافی است شخص نماینده خود را بشناسد تا حریم خصوصی و شخصیت او رعایت شود.
تمام بیان رسمی و حساس شخصیت یک مرد، تصویری برای قانون است. بنابراین، ایده تصویر محدود به نمایش جنبه بصری شخص از طریق هنر نقاشی، مجسمه سازی، طراحی، عکاسی، کاریکاتور یا فیگوراسیون تزئینی، تولید مثل در مانکن ها و ماسک ها نیست. والتر مورایس در متنی که در Revista dos Tribunais در سال 1972 منتشر شد، کمی بهتر توضیح میدهد> در برزیل، حقبه این تصویر در قانون مدنی جدید، در فصل دوم (حقوق شخصیت) ماده 20 به صراحت در نظر گرفته شده است: «مگر در صورت اجازه یا در صورت لزوم برای اجرای عدالت یا حفظ نظم عمومی، افشای نوشتهها، انتقال کلمه یا انتشار، نمایشگاه یا استفاده از تصویر یک شخص ممکن است به درخواست آن شخص و بدون لطمه ای به غرامتی که مناسب است، ممنوع شود، در صورتی که این امر بر شرافت، شهرت یا اعتبار او تأثیر بگذارد، یا اگر برای آن در نظر گرفته شده باشد. حق حریم خصوصی در ماده 21 قانون مدنی به شرح زیر مقرر شده است: «حیات خصوصی شخص حقیقی از تعرض مصون است و قاضی به درخواست ذینفع. اقدامات لازم را برای جلوگیری یا توقف عمل خلاف این هنجار اتخاذ خواهد کرد.
واضح است که در این چتر حقوقی یک عیب وجود دارد: منافع عمومی یا آزادی اطلاعات بر حق تصویر و به همپوشانی دارد. حریم خصوصی. آنچه نشان می دهد که آیا استثنا بر قاعده غلبه دارد یا خیر، این است: الف) میزان سودمندی مردم از واقعیتی که از طریق تصویر مطلع می شود. ب) درجه به روز بودن تصویر (یعنی باید جدید و ذاتی آن اطلاعات باشد). ج) میزان نیاز به انتشار تصویر؛ و د) درجه حفظ بافت اصلی. همچنین اشخاص عمومی در انجام وظایف خود خارج از حمایت قانونی هستند. که شامل،برای مثال، هم رئیس جمهور و هم نظرسنجی در حین انتخابات.
از سوی دیگر، رویه قضایی به اتفاق آرا اذعان دارد که «انتشار عکس بدون مجوز شخص عکسبرداری شده، ناقض حق داشتن تصویر است. ". یعنی وقتی سوژه نمی داند از او عکس گرفته می شود، حقش تضییع می شود. و اینجا پاپاراتزی ها وارد می شوند.
کسی ممکن است فکر کند: «مشهورها بر اساس تصویر خود زندگی می کنند. خیلی ها التماس می کنند که روی جلد یک مجله باشند. یا حتی این که "کسی که در باران است خیس شود". در کتاب حقوق شخصیت (2013)، اندرسون شرایبر، کارشناس ارشد حقوق مدنی از دانشگاه دولتی ریودوژانیرو (Uerj)، این سوال را به گونه ای دیگر بررسی می کند: "این که آیا حرفه یا موفقیت یک کسی که او را در معرض منافع عمومی قرار می دهد، قانون نباید از حریم خصوصی او کم کند، بلکه با توجه مضاعف تضمین کند. وکیل تمایزی را که در ابتدا انجام دادیم تقویت می کند: یک سلبریتی یک شخص عمومی نیست. برای او شهرت بهانه ای برای تعرض به حریم شخصی نیست. او می افزاید: «همچنین نمی توان این واقعیت را که در یک «مکان عمومی» است به عنوان یک شرایط مجاز برای نقض حریم خصوصی مورد استناد قرار داد. (در مورد آن که از کار مطبوعات حمایت می شود) با «منافع عمومی» (چیزهایی که مردم دوست دارند) یکسان نیست.دانستن. به عنوان مثال شایعات معروف). اولی می تواند سرکوب حق تصویر و حریم خصوصی را توجیه کند. یک مثال خوب از "منافع عمومی" روزنامه نگاری یا عکاسی خبری است. دومی، نه.
یعنی پاپاراتزو نه تنها باعث سردرد مارسلو آدنت شد. او هم قانون شکنی کرد.
همچنین ببینید: مجله عکس هایی از پسر مایکل جکسون را نشان می دهد