10 عکس تاثیرگذار تمام دوران
![10 عکس تاثیرگذار تمام دوران](/wp-content/uploads/tend-ncia/2867/u0nirkenp9.jpeg)
فهرست مطالب
با میلیون ها عکسی که هر روز گرفته می شود، می توانیم به راحتی در دنیای وسیع تصاویر گم شویم. به همین دلیل مجله تایم تصمیم گرفت فهرستی از 10 عکس تاثیرگذار که تا به حال گرفته شده را تهیه کند. آنها برای این کار با متصدیان، مورخان، ویراستاران عکس و عکاسان مشهور از سراسر جهان همکاری کردند.
نتیجه ای که به دست آورده اند نه تنها مجموعه ای از عکس های تاریخی عالی، بلکه تجربیات انسانی باورنکردنی است. "بهترین عکاسی راهی برای مشاهده است، راهی برای آوردن دیدی منحصر به فرد به دنیای بزرگتر." برای مشاهده گالری عکس معروف ترین تصاویر زمان ما به پایین بروید.
1. The Terror of War, Nick Ut, 1972
![](/wp-content/uploads/tend-ncia/2867/u0nirkenp9.jpeg)
چهره آسیب های جانبی و آتش دوستانه اغلب دیده نمی شود. این در مورد Phan Thi Kim Phuc 9 ساله صدق نمی کند. در 8 ژوئن 1972، نیک اوت، عکاس آسوشیتدپرس، در خارج از ترانگ بانگ، در حدود 40 کیلومتری شمال غربی سایگون، بود که نیروی هوایی ویتنام جنوبی به اشتباه محموله ای از ناپالم را روی دهکده انداخت.
هنگامی که عکاس ویتنامی از قتل عام عکس می گرفت، گروهی از کودکان و سربازان را به همراه دختری برهنه فریاد می دید که در سراسر جاده به سمت او می دویدند. او تعجب کرد، چرا او لباس ندارد؟ سپس متوجه شد که ناپالم به او اصابت کرده است. «آب زیادی گرفتم وآن را منتشر کنید - یا علناً از تصمیم خود برای عدم انجام آن دفاع کنید. و دولت های اروپایی ناگهان مجبور شدند مرزهای بسته را باز کنند. در عرض یک هفته، قطارهایی از سوریها برای تشویق به آلمان رسیدند، زیرا جنگی ناله میکند، اما به نظر نمیرسد که ناگهان مملو از احساساتی باشد که با تصویری از شکل کوچک و ساکن باز میشود.
8. Earthrise، ویلیام آندرس، ناسا، 1968
![](/wp-content/uploads/tend-ncia/2867/u0nirkenp9-5.jpeg)
هیچ وقت آسان نیست که لحظه ای را در تاریخ مشخص کنید که یک لولا می چرخد. با این حال، وقتی نوبت به اولین درک واقعی از زیبایی، شکنندگی و تنهایی دنیای ما می رسد، لحظه دقیق آن را می دانیم. 24 دسامبر 1968 دقیقاً 75 ساعت و 48 دقیقه و 41 ثانیه پس از بلند شدن فضاپیمای آپولو 8 از کیپ کاناورال در مسیر تبدیل شدن به اولین مأموریت سرنشین دار در مدار ماه بود.
فضانوردان فرانک بورمن، جیم لاول و بیل اندرس در شب کریسمس سالی خونین و جنگزده برای آمریکا وارد مدار ماه شدند. در شروع چهارمین مدار از 10 مدار، فضاپیمای آنها در حال بیرون آمدن از سمت دور ماه بود که نمایی از سیاره آبی-سفید یکی از پنجره های روزنه را پر کرد. "اوه خدای من! اون عکس رو اونجا نگاه کن! اینجا زمین می آید. وای، این زیباست!» آندرس فریاد زد. او یک عکس گرفت - سیاه و سفید.لاول دوید تا قوطی رنگی پیدا کند. آندرس گفت: "خب، حدس میزنم ما باختیم." لاول از پنجره های سه و چهار به بیرون نگاه کرد. "هی، من این را گرفتم!" او فریاد زد. یک آندرس بی وزن به سمت جایی که لاول شناور بود حرکت کرد و هاسلبلاد خود را شلیک کرد. "تو متوجه شدی؟" از لاول پرسید. آندرس پاسخ داد: «بله.
تصویر - اولین نمای رنگارنگ ما از سیاره ما از آن - به راه اندازی جنبش زیست محیطی کمک کرد. و به همان اندازه مهم، به انسان ها کمک کرده است تا بفهمند که در یک کیهان سرد و تنبیه کننده، ما خوب عمل می کنیم.
9. قارچ بر فراز ناکازاکی، ستوان چارلز لوی، 1945
![](/wp-content/uploads/tend-ncia/2867/u0nirkenp9-6.jpeg)
سه روز پس از اینکه بمب اتمی با نام مستعار پسر کوچک هیروشیما، ژاپن را نابود کرد، نیروهای ایالات متحده سلاح قدرتمندتری به نام Fat را پرتاب کردند. مردی در ناکازاکی این انفجار ستونی از گرد و غبار رادیواکتیو و زباله به ارتفاع 45000 فوت را منفجر کرد. ستوان چارلز لوی، بمب افکن که در اثر اصابت یک تفنگ 20 کیلوتنی به زمین کشیده شد، به یاد می آورد: "ما این ستون بزرگ را دیدیم که به آسمان بالا می رود." بنفش، قرمز، سفید، همه رنگها بود - چیزی شبیه قهوه جوش. احساس زنده بودن می کرد.»
سپس افسر 16 عکس از قدرت وحشتناک سلاح جدید گرفت که جان حدود 80000 نفر را در شهر روی رودخانه اوراکامی گرفت. شش روز بعد، دو بمب، امپراتور هیروهیتو را مجبور به اعلام این خبر کردتسلیم بی قید و شرط ژاپن در جنگ جهانی دوم. مقامات عکسهای ویرانی بمب را سانسور کردند، اما تصویر لوی - تنها تصویری که مقیاس کامل ابر قارچی را که از هوا دیده میشود نشان میدهد - به طور گسترده پخش شد. این تأثیر نظر آمریکایی ها را به نفع بمب هسته ای شکل داد و ملت را به جشن گرفتن عصر اتمی سوق داد و بار دیگر ثابت کرد که تاریخ توسط پیروزمندان نوشته شده است.
10. بوسه، آلفرد آیزنشتات، 1945
![](/wp-content/uploads/tend-ncia/2841/srw4rysdkk.jpeg)
عکاسی در بهترین حالت خود تکه های زودگذری را ثبت می کند که امید، اضطراب، شگفتی و لذت زندگی را متبلور می کند. آلفرد آیزنشتات، یکی از چهار عکاس اول استخدام شده توسط مجله LIFE، مأموریت خود را "پیدا کردن و ثبت لحظه روایت" کرد. وقتی جنگ جهانی دوم در 14 آگوست 1945 به پایان رسید، او مجبور نبود برای این کار خیلی دور برود. آیزنشتاد با حال و هوای خیابان های شهر نیویورک، به زودی خود را در هیاهوی شاد میدان تایمز یافت. در حالی که به دنبال سوژه می گشت، ملوانی که روبروی او بود پرستاری را گرفت، به پشتش تکیه داد و او را بوسید.
عکس آیزنشتاد از آن یورش پرشور، آرامش و نوید آن روز مهم را به یک لحظه شادی افسارگسیخته تبدیل کرد (اگرچه برخی امروز استدلال می کنند که باید به عنوان یک مورد تجاوز جنسی تلقی می شد). تصویر زیبای شما شده استمشهورترین و مکرراً بازتولید شدهترین تصویر قرن بیستم، و اساس خاطره جمعی ما از آن لحظه دگرگونکننده در تاریخ جهان را تشکیل میدهد. آیزنشتاد گفت: "مردم به من می گویند که وقتی در بهشت باشم، این عکس را به خاطر خواهند آورد."
ریختم روی بدنش. او فریاد می زد: "خیلی گرم! خیلی داغه!» اوت کیم فوک را به بیمارستان برد و در آنجا متوجه شد که ممکن است از سوختگی های درجه سه که 30 درصد بدنش را پوشانده بود جان سالم به در نبرد. بنابراین، با کمک همکاران، او را برای درمان نجات به یک مرکز آمریکایی منتقل کرد.عکس Ut از تأثیر خام درگیری تأکید کرد که جنگ بیشتر از اینکه فایده داشته باشد ضرر دارد. همچنین بحث هایی را در اتاق های خبر در مورد انتشار یک عکس برهنه برانگیخت و باعث شد بسیاری از نشریات از جمله نیویورک تایمز سیاست های خود را لغو کنند. این عکس بهسرعت به خلاصهای فرهنگی برای جنایات جنگ ویتنام تبدیل شد و به «راهب سوزان» مالکوم براون و «اعدام سایگون» ادی آدامز پیوست تا تصاویری از آن درگیری وحشیانه را تعریف کند. هنگامی که رئیس جمهور ریچارد نیکسون تعجب کرد که آیا این عکس تقلبی است، اوت اظهار داشت: "هولناک جنگ ویتنام که توسط من ثبت شد نیازی به تعمیر نداشت." در سال 1973، کمیته پولیتزر موافقت کرد و این جایزه را به او اعطا کرد. در همان سال، دخالت آمریکا در جنگ پایان یافت.
2. راهب سوزان، مالکوم براون، 1963
![](/wp-content/uploads/tend-ncia/2867/u0nirkenp9-1.jpeg)
در ژوئن 1963، اکثر آمریکایی ها نتوانستند ویتنام را روی نقشه پیدا کنند. اما آن کشور جنگ زده آسیای جنوب شرقی پس از آن فراموش نمی شدآسوشیتدپرس مالکوم براون تصویر خودسوزی Thich Quang Duc را در یکی از خیابان های سایگون ثبت کرد. به براون هشدار داده شد که قرار است اتفاقی در اعتراض به رفتار رئیس جمهور انگو دین دیم با بودایی ها بیفتد.
یک بار در آنجا، دو راهب را دید که مرد نشسته را با بنزین میپاشند. او کمی بعد نوشت: «در آن لحظه دقیقاً متوجه شدم که چه اتفاقی دارد میافتد و با فاصله چند ثانیه شروع به عکسبرداری کردم. عکس او برنده جایزه پولیتزر از راهب به ظاهر آرام نشسته به سبک نیلوفر آبی در حالی که او در شعله های آتش فرو رفته است، اولین تصویر نمادینی بود که از باتلاقی بیرون آمد که به زودی راهی آمریکا خواهد شد. اقدام شهادت کوانگ دوک نشانه ای از بی ثباتی کشورش شد و رئیس جمهور کندی بعداً اظهار داشت: "هیچ تصویر خبری در تاریخ به اندازه این تصویر در سراسر جهان احساسات ایجاد نکرده است." عکس براون مردم را وادار کرد تا ارتباط ایالات متحده با دولت دیم را زیر سوال ببرند و به زودی به تصمیم دولت مبنی بر عدم مداخله در کودتای نوامبر همان سال منجر شد.
همچنین ببینید: 11 جایگزین ChatGPT که می توانید در سال 2023 امتحان کنید3. کودک گرسنه و کرکس، کوین کارتر، 1993
![](/wp-content/uploads/tend-ncia/2536/kxqkv28nyi-1.jpeg)
کوین کارتر بوی بد مرگ را می دانست. او بهعنوان عضوی از کلوب Bang-Bang، یک کوارتت از عکاسان شجاع که در آفریقای جنوبی دوران آپارتاید را روایت میکنند، بیش از سهم خود از دلشکستگی دیده است. در سال 1993،او به سودان پرواز کرد تا از قحطی که آن سرزمین را ویران کرده بود عکاسی کند. او که پس از یک روز عکس گرفتن در روستای آیود خسته شده بود، به داخل بوته باز رفت. در آنجا صدای نالههایی شنید و با کودکی لاغر روبرو شد که در راه یک مرکز تغذیه به زمین افتاده بود. در حین گرفتن عکس کودک، یک کرکس چاق و چاق در همان نزدیکی فرود آمد.
طبق گزارش ها به کارتر توصیه شده بود که به دلیل بیماری به قربانیان دست نزند، بنابراین به جای کمک، 20 دقیقه منتظر ماند تا پرنده بال های خود را باز کند. خیر کارتر موجود را مبهوت کرد و نگاه کرد که کودک به سمت مرکز ادامه می دهد. سپس سیگاری روشن کرد، با خدا صحبت کرد و گریه کرد. نیویورک تایمز این عکس را منتشر کرد و خوانندگان مشتاق بودند تا بفهمند چه اتفاقی برای کودک افتاده است - و از کارتر به خاطر کمک نکردن به موضوعش انتقاد کنند. تصویر او به سرعت به یک مطالعه موردی دردناک در بحث در مورد زمان ورود عکاسان تبدیل شد.
به نظر می رسد که به دنبال تحقیقات نشان می دهد که کودک زنده مانده است، اما 14 سال بعد بر اثر تب مالاریا درگذشت. کارتر برای تصویرش برنده جایزه پولیتزر شد، اما تاریکی آن روز روشن هرگز او را رها نکرد. در ژوئیه 1994، او جان خود را از دست داد و نوشت: "من با خاطرات زنده قتل، اجساد مرده، خشم و درد تسخیر شده ام." تصویر او به سرعت به یک مطالعه موردی دردناک در دانشگاه تبدیل شدبحث در مورد اینکه چه زمانی عکاسان باید مداخله کنند. به نظر می رسد تحقیقات بعدی نشان می دهد که کودک زنده مانده است، اما 14 سال بعد بر اثر تب مالاریا درگذشت.
کارتر برای تصویر خود برنده جایزه پولیتزر شد، اما تاریکی آن روز روشن هرگز او را رها نکرد. در ژوئیه 1994، او جان خود را از دست داد و نوشت: "من با خاطرات زنده قتل، اجساد مرده، خشم و درد تسخیر شده ام." تصویر او به سرعت به یک مطالعه موردی دردناک در بحث در مورد زمان ورود عکاسان تبدیل شد. به نظر می رسد تحقیقات بعدی نشان می دهد که کودک زنده مانده است، اما 14 سال بعد بر اثر تب مالاریا درگذشت. کارتر برای تصویرش برنده جایزه پولیتزر شد، اما تاریکی آن روز روشن هرگز او را رها نکرد. در ژوئیه 1994، او جان خود را از دست داد و نوشت: "من با خاطرات زنده قتل، اجساد، خشم و درد تسخیر شده ام".
4. ناهار بر فراز یک آسمان خراش، 1932
![](/wp-content/uploads/tend-ncia/2536/kxqkv28nyi-4.jpeg)
این خطرناک ترین و سرگرم کننده ترین استراحت ناهار است که تا به حال ثبت شده است: 11 مرد به طور معمولی غذا می خورند، صحبت می کنند و سیگار می کشند، گویی که 840 فوت نیستند بالای منهتن با چیزی جز یک پرتو نازک که آنها را بالا نگه می دارد. این راحتی واقعی است. این مردان از جمله کارگران ساختمانی هستند که به ساخت مرکز راکفلر کمک کردند. اما عکس، در طبقه 69 ساختمان نمادین RCA (در حال حاضر GEساختمان)، به عنوان بخشی از یک کمپین تبلیغاتی برای مجتمع عظیم آسمان خراش برگزار شد.
در حالی که عکاس و هویت اکثر سوژه ها همچنان یک راز باقی مانده است - عکاسان چارلز سی. ابتس، توماس کلی و ویلیام لفتویچ همگی در آن روز حضور داشتند، و معلوم نیست کدام یک از آنها عکس گرفته است - آهنگری در آن وجود ندارد. شهر نیویورک که عکس را به عنوان نماد قبیله جسور خود نمی بینند. به این ترتیب آنها تنها نیستند. ناهار بر فراز آسمان خراش با چرخاندن دماغش به خطر و رکود، نمادی از انعطاف پذیری و جاه طلبی آمریکا در زمانی شد که هر دو به شدت مورد نیاز بودند.
از آن زمان به نماد شهری تبدیل شده است که در آن گرفته شده است، و این باور رمانتیک را تأیید می کند که نیویورک مکانی است که از اجرای پروژه هایی که شهرهای کمتر گستاخ را مرعوب می کند ترسی ندارد. و مانند همه نمادها در شهری که بر اساس آشفتگی ساخته شده است، ناهار بر فراز آسمان خراش اقتصاد خود را ایجاد کرد. این تصویر بازتولید شده ترین تصویر آژانس عکاسی کوربیس است. و موفق باشید بدون اینکه کسی شما را با لیوان، آهنربا یا تی شرت بفروشد در اطراف میدان تایمز قدم بزنید. با تأیید دوباره این باور عاشقانه که نیویورک مکانی است که از رویارویی با پروژههایی که شهرهای کمتر گستاخی را به دنبال دارند نمیترسند.
5. مرد تانک، جف وایدنر، 1989
![](/wp-content/uploads/tend-ncia/2867/u0nirkenp9-2.jpeg)
در صبح روز 5 ژوئن،در سال 1989، عکاس جف وایدنر در بالکن طبقه ششم هتل پکن نشسته بود. یک روز پس از کشتار میدان تیانآنمن بود، زمانی که نیروهای چینی به معترضان طرفدار دموکراسی که در میدان اردو زده بودند، حمله کردند و آسوشیتدپرس وایدنر را فرستاد تا عواقب پس از آن را مستند کند. در حالی که او از قربانیان خون آلود، رهگذران سوار بر دوچرخه و اتوبوس سوخته گاه به گاه عکس می گرفت، ستونی از تانک ها شروع به سرازیر شدن از میدان کرد. وایدنر درست زمانی که مردی که کیسههای خرید را حمل میکرد، جلوی ماشینهای جنگی رفت، دستهایش را تکان داد و از حرکت امتناع کرد.
تانکها سعی کردند مرد را دور بزنند، اما او عقبنشینی کرد. به سرعت از بالای یکی از آنها بالا می رود. وایدنر تصور می کرد که این مرد کشته خواهد شد، اما تانک ها آتش را حفظ کردند. در نهایت، مرد را بردند، اما نه قبل از اینکه وایدنر اقدام منحصر به فرد خود را در مقاومت جاودانه کرد. دیگران نیز صحنه را شکار کردند، اما تصویر ویدنر از طریق سیم AP پخش شد و در صفحات اول در سراسر جهان ظاهر شد. چندین دهه پس از اینکه تانک من به یک قهرمان جهانی تبدیل شد، او ناشناس باقی مانده است. ناشناس بودن عکاسی را حتی جهانی تر می کند، نمادی از مقاومت در برابر رژیم های ناعادلانه در همه جا.
6. Falling Man, Richard Drew, 2001
![](/wp-content/uploads/tend-ncia/2867/u0nirkenp9-3.jpeg)
پربازدیدترین تصاویر از 11 عکسسپتامبر برای هواپیماها و برج هاست نه مردم. Falling Man متفاوت است. این عکس که توسط ریچارد درو در لحظات پس از حملات 11 سپتامبر 2001 گرفته شده است، فرار متمایز یک مرد از ساختمان های در حال فروریختن است، نمادی از فردیت در پس زمینه آسمان خراش های بی چهره. در یک روز تراژدی دسته جمعی، Falling Man یکی از تنها تصاویری است که به طور گسترده مشاهده شده است که نشان می دهد شخصی در حال مرگ است.
این عکس در روزنامههای سراسر ایالات متحده در روزهای پس از حملات منتشر شد، اما واکنش خوانندگان آن را مجبور به پنهانکاری موقت کرد. پردازش تصویر میتواند دشوار باشد، مردی که برجهای نمادین را کاملاً به دو نیم میکند و مانند یک تیر به سمت زمین میچرخد. هویت Falling Man هنوز ناشناخته است، اما اعتقاد بر این است که او کارمند رستوران Windows on the World بوده است که در بالای برج شمالی قرار داشت.
7. پسر سوری، نیلوفر دمیر، 2015
![](/wp-content/uploads/tend-ncia/2867/u0nirkenp9-4.jpeg)
جنگ در سوریه بیش از چهار سال بود که والدین آلن کردی پسر 3 ساله را بزرگ کردند و ادامه داشت. برادرش 5 ساله سوار بر قایق بادی شد و از سواحل ترکیه به سمت جزیره یونانی کوس که تنها سه کیلومتر دورتر بود حرکت کرد. دقایقی بعد موجی شناور را واژگون کرد و مادر و دو کودک غرق شدند. چند ساعت بعد در ساحل نزدیک شهر ساحلی بدروم، نیلوفر دمیر از خبرگزاری دوگانآلن را پیدا کرد که صورتش را به یک طرف برگردانده بود و پایینش را به سمت بالا انگار که خوابیده بود. کار دیگری برای انجام دادن برای او وجود نداشت. چیزی نمانده بود که او را به زندگی برگرداند.» سپس دمیر دوربینش را بالا برد. "فکر کردم، این تنها راه برای بیان فریاد بدن ساکت اوست."
تصویر به دست آمده به عکس تعیین کننده ای از یک جنگ در حال انجام تبدیل شد که وقتی دمیر دکمه شاتر را فشار داد، حدود 220000 نفر کشته شدند. . این فیلم نه در سوریه، کشوری که جهان ترجیح میداد نادیده بگیرد، بلکه در دروازههای اروپا، جایی که پناهجویانش به آنجا میرفتند، گرفته شد. کودک در لباس سفر، بین یک دنیا و جهان دیگر بود: امواج هر غبار قهوهای گچی را که ممکن بود او را در مکانی بیگانه با تجربه غربی قرار دهد، شسته بودند. این تجربه ای بود که کردها برای خود به دنبال آن بودند و به مهاجرتی پیوستند که هم با آرزو و هم از ناامیدی به آن دامن می زد. این خانواده قبلاً با عبور از مرز زمینی به ترکیه از خونریزی فرار کرده بودند. سفر دریایی در جستجوی یک زندگی بهتر بود، زندگی که اکنون - حداقل برای چند ماه - برای صدها هزار نفری که پشت سر آنها سفر می کردند بسیار قابل دسترس تر می شود.
تصویر دمیر در سراسر شبکه های اجتماعی پخش شد. رسانهها در عرض چند ساعت، با هر سهمی قدرت میسازند. سازمان های خبری مجبور شدند
همچنین ببینید: عکاسی هنری زیبا چیست؟ عکاسی هنری زیبا چیست؟ استاد هنرهای تجسمی همه چیز را توضیح می دهد